مهتابمهتاب، تا این لحظه: 19 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

نازگل من

قصه موشی

سلام دوستای خوبم . خیلی وقته که نتونستم بهتون سر بزنم .عوضش امروز یه قصه خوشگل براتون میزارم.    یک روز مامان موشی به بچه اش گفت: « من امروز جایی نمی رم. می خوام بمونم خونه و برات آش سه گردو بپزم. » موشی گفت: « منم بپزم، من بپزم؟ » مامان موشی چوب خشک ها را گوشه ی خانه جمع کرد. موشی نشست و به چوب ها نگاه کرد. مامان موشی کبریت زد و چوب ها آتش گرفتند. موشی جیغ کشید. پرید عقب و به آتش گفت: « وای! تو کجا بودی؟! » مامان موشی خندید و گفت: « موشی! نزدیک آتش نیا تا من بیام. » و رفت گردو بیاورد.  موشی همانجا نشست و به آتش نگاه کرد. آتش، جیریک جیریک آواز می خواند. موشی...
18 آذر 1390

تابستان من

سلام نی نی ها بالاخره کلاسهای تابستانی من هم تمام شد آخه امسال کلاس خوشنویسی و کلاس نقاشی می رفتم . البته همزمان با کلاسهای کانون پرورش فکری تو این مدت خودم هم بیکار ننشستم و کلی کاردستی درست کردم که حتما عکساشو براتون میزارم اینم یه نمونه اش که یه ماسک زنبوره  ...
15 شهريور 1390

گردش

  من دیروز با مامان و بابام رفته بودم گردش خیلی خوش گذشت نی نی ها جاتون خالی هوا عالی بود یه عکس هم براتون میذارم .     ...
7 خرداد 1390

کاردستی

سلام  من از امروز تصمیم گرفتم هر روز عکس یک کاردستی از کاردستی هایی را که برای کلاسمان با کمک مامانم درست کردم را بزارم اینم اولیش .      ...
28 ارديبهشت 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نازگل من می باشد